افکار منفی بخشی جداییناپذیر از ذهن هر انسان به شمار میآید و درگیری با آن اجتنابناپذیر است؛ “من برای کسی ارزش ندارم”، ” هیچ وقت قرار نیست چیزی بهبود یابد”، “خودکشی تنها راهیست که برایم باقی مانده”. این قبیل جملات در موقعیتهای مختلف به سراغ فرد میآید و اگر راهی برای از بین بردن افکار منفی پیدا نکند، تاثیری منفی بر زندگی او خواهد داشت.
افکار منفی به صورت ناگهانی شکل میگیرند و تا زمانی که بتوانید آن را مدیریت کنید، مشکلی پیش نمیآید. چالش اصلی اما وقتی است که این خیالات منفینگرانه را باور کنید، در این صورت اضطراب به عنوان اولین آسیب پدیدار میشود و سپس تصمیمات اشتباه در شرایطی که فرد مضطرب است، پیش میآید. در موارد حادتر، افکار خودکشی یا آسیبزدن به خود یا دیگران هم ممکن است پیش آید. به همین خاطر باید از همان ابتدا که این فکرهای منفی هنوز رشد نکردهاند، مدیریت شوند و از بین بروند.
چرا افکار منفی داریم؟
اولین مسئله برای از بین بردن افکار منفی این است که بدانم چرا اصلا افکار منفی داریم؟ با وجود آگاهی نسبت به مضرات این گونه فکرهای بیفایده، اما همچنان نمیتوانیم جلوی پیدایش آنها را بگیریم. مشکل از کجاست؟
در حقیقت انسان روزانه هزاران گونه فکر مختلف دارد و اغلب آنها افکار منفی هستند. این فکرها به صورت خودکار و بدون آن که بدانیم، در ذهن ما جریان دارند و به دلایل مختلفی هم پدیدار میشوند. بیشترین تاثیر بر افکار انسان را احساس برعهده دارد. به همین خاطر اگر حال روحی خوبی داشته باشید، فکرهای مثبت بیشتری میکنید و در وضعیت افسردگی افکار منفی به ذهن شما هجوم میآورند.
افرادی که بیش از حد عادی فکر میکنند یا اصطلاحا Overthinking دارند، احتمالا فکرهای منفی بیشتری نیز در ذهن خود به وجود میآورند. این افکار به خصوص در زمانی که کاری برای انجامدادن نداریم- مثلا پیش از خواب- فعالتر هستند و مشکلاتی نظیر بیخوابی یا بدخوابی را به وجود میآورند. افکار منفی ظاهری کاملا منطقی دارند و به همین خاطر درست به نظر میرسند. این امر باعث میشود حضور پررنگتری در ذهن انسان داشته باشند و دیگر مسئله واقعیبودن یا نبودن آنها مهم نباشد. افکار منفی را میتوان همچون گلوله برفی دانست که اگر در یک شیب مناسب قرار گیرد، میتواند تبدیل به یک بهمن ویرانگر تبدیل شود. به همین خاطر باید پیش از بحرانیشدن شرایط برای از بین بردن افکار منفی برنامهریزی کرد.
خود منفی بافی چیست؟
خود منفی بافی یا Self Negativism پدیدهای روانشناختی و آسیبزا است که ذهن به شکلی افراطی شروع به منفینگری درباره خود فرد میکند و همه چیز را زیر سوال میبرد. فرد خود منفی باف هیچ نکته مثبتی در خود و زندگیاش نمیبیند و به همین خاطر آگاهانه خود را از انجام کارهایی که دوست دارد، منع میکند. این حالت به خصوص در کودکان و نوجوانان بسیار شایع است، اما بزرگسالان نیز به آن دچار میشوند. خود منفی بافی را میتوان شکل دیگری از لجبازی شدید دانست، با این تفاوت که فرد لجباز کارهایی بر خلاف آن چه دیگران به او میگویند انجام میدهد و خود منفینگر کارهای خلاف آن چه خود میخواهد را عمل میکند. این حالت شخص را به وضعیت بیعملی و کرختی کامل دچار میکند و با هجوم افکار منفی، عملا در شرایط افسردگی و ناتوانی کامل قرار میگیرد. از بین بردن افکار منفیِ شخص خود منفیباف کار بسیار دشواری است و زمان زیادی طول میکشد تا بتوان وضعیت آنها را تغییر داد، چرا که مانع نخست، عدم تمایل فرد برای همکاری و تغییر وضعیت است.
افسردگی و افکار منفی
افسردگی یک بیماری روانی شایع است که کاملا افکار، احساسات و عملکرد فرد را تحت تاثیر منفی قرار میدهد. این بیماری درجات مختلفی دارد و ممکن است خفیف یا شدید باشد؛ همچنین مدت زمان آن هم کوتاه، دورهای یا بسیار طولانی ادامه یابد. یکی از مهمترین آسیبهای افسردگی این است که فرد افسرده با حجم گستردهای از منفیگرایی روبرو میشود که مدیریت و از بین بردن افکار منفی را سختتر میکند.
از مهمترین علائم افسردگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- غمگینبودن به مدت طولانی و یکنواخت
- کاهش علاقه به کارهایی که قبلا از انجام آنها لذت میبردید
- کمخوابی، بدخوابی یا بیخوابی
- کاهش وزن و از دستدادن اشتها
- افزایش شدید سطح اضطراب با نمودهای بیرونی(مثلا تکاندادن پا هنگام نشستن)
- بیانرژیبودن و خستگی مفرط
- عدم تمرکز
- احساس گناه شدید
- عدم توانایی در تصمیمگیری یا فکرکردن
- افکار خودکشیداشتن
در صورت مشاهده علائم افسردگی در خود یا دیگران، باید حتما بلافاصله به یک روان درمانگر مراجعه کنید و در موارد حاد تنها روانپزشک و تجویز داروهای ضدافسردگی میتواند موثر واقع شود.
چگونه افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنیم؟
برای از بین بردن افکار منفی و جایگزینی آن با افکار مثبت، ابتدا باید این فکرهای منفینگرانه را در خود بشناسید. شناسایی افکار منفی با توجه به خودکار و غیرارادیبودن آنها کار آسانی نیست و به همین خاطر باید “تلههای فکری” را پیدا کرد. این تلههای فکری شامل موارد زیر میشوند:
- پیشبینی بدترین سناریوهای ممکن: ذهن تحلیلگر همواره احتمالات مختلف- از خوب تا بد- را به یک اندازه در نظر میگیرد. اما ذهن منفیباف تنها به بدترین حالتهای ممکن از هر اتفاقی فکر میکند.
- بزرگنمایی نقاط ضعف و درنظرنگرفتن نقاط قوت: در حالت عادی فرد باید بر نقاط قوت و اتفاقات مثبت تمرکز کند و البته نیمنگاهی به کاستیها و نکات منفی داشته باشد، آن هم تنها برای این که به رفع آنها فکر کنیم. ذهن منفینگر اما فقط به نکات منفی فکر میکند و با بزرگنمایی آنها، راه را بر هرگونه اصلاحی میبندد.
- فکرکردن به صورت سیاه و سفید مطلق: تفکر سیاه و سفید همه چیز را سادهتر میکند. در حالی که به لحاظ منطقی باید خاکستری فکر کرد. منفینگری باعث میشود افکار سیاه قدرت بگیرند و به طور مثال با یک ناکامی، تصور کنید انسانی کاملا شکستخورده هستید.
- انتظارات بسیار بالا از خود: فردی با افکار منفی اغلب سطح انتظارات بسیار بالایی از خود دارد، به گونهای که شاید از نظر منطقی کمتر کسی بتواند به چنین میزانی برسد. همین مسئله باعث سرخوردگی و هجوم بشیتر افکار منفی میشود.
- مقایسه با همه چیز و همه کس: مقایسه یکی از مهمترین عوامل پیدایش افکار منفی است. مهم نیست در چه وضعیتی باشید، همیشه کسی هست که وضعیت بهتری نسبت به شما دارد و اگر بخواهید به قیاس خود با دیگران ادامه دهید، دچار سرخوردگی خواهید شد. این مقایسهها اغلب فاقد درنظرگرفتن پیشفرضهای لازم برای قیاسی صحیح هستند و فرد انگار از ابزار مقایسه برای سرزنش خود یا شرایط استفاده میکند.
- عدم تمایز احساسات بر واقعیات: طبیعی است که هر انسانی احساسات گوناگونی را تجربه کند. مثلا شخص در اتاقی تاریک قرار دارد و احساس میکند چیزی داخل کمد قرار دارد. این احساس اگرچه ناخوشایند است، اما منطبق بر واقعیت نیست. مشکل زمانی آغاز میشود که فرد نمیتواند تمایزی بین واقعیات و احساسات زودگذر خود قائل شود و بر اساس این حس شدید منفی، دچار حالات روحی مضطرب و حتی پنیک میشود.
یکی از روشهای مفید مقابله با این تلههای فکری، یادداشت الگوهای تفکری خود است. اگر هر بار پس از داشتن فکرهای منفی آنها را یادداشت کنید، پس از مدتی به مجموعهای جامع خواهید رسید که هم خود و هم به کمک یک روانشناس میتوانید الگوهای فکری تکرارشونده را در آن بیابید. شناخت این الگوها در از بینبردن اثر آنها تاثیر قابل توجهی دارد.
جایگزینی افکار مثبت به جای افکار منفی
حال که به شناخت کافی از افکار منفی و تلههای فکری رسیدهایم، در قدم باید آنها را با افکار مثبت جایگزین کنیم. به چالشکشیدن افکار منفی روشی مفید برای این کار است. این گونه فکرها همواره وجود دارند و راهی برای از بینبردن کامل آنها نیست. اما باید بتوانیم به قدری تضعیفشان کنیم که عملا بیاثر شوند. زمانی که نسبت به مسئلهای احساس منفی شدید دارید، باید افکار منفی خود را زیر سوال ببرید:
- آیا ممکن است توضیح دیگری وجود داشته باشد؟
- نظر دیگران در رابطه با این موضوع چیست؟
- آیا برای نتیجهگیری زود نیست؟
- چگونه به این احتمال رسیدهام که بدترین اتفاق رخ میدهد؟
این گونه سوالات ابهام کافی برای افکار منفی ایجاد میکند و حالا زمینه برای جایگزینی آنها با افکار مثبت فراهم میشود. بدین منظور میتوانید احتمالات دیگری را هم بررسی کنید. اگر دوست شما برای رسیدن به قرار تاخیر داشته و بدترین احتمال این است که تصادف کرده باشد، احتمال دیگر میتواند این باشد که در ترافیک مانده یا کمی با تاخیر راه افتاده است. تمرین، ممارست و صبر سه فاکتور لازم برای تمرین از بین بردن افکار منفی و جایگزینی آن با افکار مثبت به شمار میآید.
دارو برای از بین بردن افکار منفی
در صورتی که میزان و شدت افکار منفی آن قدر زیاد باشد که منجر به افسردگی فرد شود، باید به روانپزشک مراجعه کرد تا روند درمانی از طریق دارو پیگیری شود. با این حال این آخرین مرحله برای از بین بردن افکار منفی است و میتوان روشهای دیگری نظیر ان ال پی را هم به کار برد. نکته مهم در درمان فکرهای منفی این است که شخص فرآیندی طولانی را در پیش دارد و نباید به سرعت ناامید شود. درمان افکار منفی را باید یک ماراتن تجسم کرد که برنده آن کسی است که استقامت را در پیش گرفته و سرعت عامل تعیینکننده نیست. در این میان میتوان همواره از کمکهای روانشناس یا روانپزشک نیز استفاده کرد که به عنوان راهنما میتوانند تاثیرگذار باشند.
درمان سریع افکار منفی با ان ال پی
استفاده از روش ان ال پی یکی از کاربردیترین راههای از بین بردن افکار منفی به شمار میآید. ان ال پی یا به انگلیسی «Neuro-linguistic programming» به معنای برنامهریزی عصبی کلامی و یکی از شاخههای علوم ذهنمحور به شمار میآید که بر تمریناتی مشخص جهت طراحی دوباره کلیشههای ذهنی و مدیریت افکار تمرکز دارد. این روش علمی سالهاست توسط پژوهشگران مورد بررسی و ارتقا قرار گرفته و میتواند به فرد کمک کند تا بر افکار خود تسلط یابد. در واقع فرد به کمک ان ال پی میتواند به ذهن خود بگوید که چگونه رفتار کند، چه فکرهایی داشته باشد یا از شر افکار منفی خلاص شود. همه اینها بدون هیچ گونه درمان دارویی و تنها با تمرینات مستمر فکری امکانپذیر میشود.
از مهمترین تکنیکهای ان ال پی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش اعتماد به نفس
- شرطیکردن ذهن در موقعیتهای حساس
- کنترل اضطراب
- فراموشی خاطرات بد
- مدیریت افکار منفی و جایگزینی با افکار مثبت
هرکدام از این تکنیکها شامل تمرینات مستمر و گستردهای هستند که در نهایت یک هدف را دنبال میکنند و آن ارتقای توانمندی ذهنی فرد است. با به کارگیری تکنیکهای ان ال پی برای از بین بردن افکار منفی، شخص تسلط خوبی بر طوفان افکار منفی خود خواهد داشت و زمانی که با آنها مواجه شد، قدرت مقابله و جایگزینی با افکار مثبت را خواهد داشت.
افکار منفی باعث چه بیماری هایی می شود؟
افکار منفی منجر به بروز بیماریهای متعددی میشود. این بیماریها هم جسمی و هم روحی هستند و در صورتی که با آنها مقابله نشود، آسیبهای جدی به شخص وارد میکند. فکرهای منفینگرانه مانند وزنههای سنگینی هستند که در مغز فرد قرار دارند و او مجبور است آنها را همه جا با خود حمل کند. اگر فرآیند تفکر منجر به کالریسوزی میشود، افکار منفی چند برابر بیشتر این کار را انجام میدهند، چرا که بیشتر هستند و عمر طولانیتری هم دارند.
از آن جا که اضطراب یکی از اثرات جانبی افکار منفی است و به شکلی ادامهدار خود را نشان میدهد، کم اشتهایی و کاهش وزن را هم به همراه خواهد داشت. به دلیل استرس شدید و افکار بهمریخته، فرد کم کم توانایی معاشرت را هم از دست میدهد و منزویتر میشود. افسردگی مهمترین بیماری خطرناکی است که افکار منفی میتواند عامل آن باشد که مشکلات بیشماری را به وجود میآورد و در موارد شدید حتی خودکشی را به همراه خواهد داشت. به همین خاطر تاکید بر از بین بردن افکار منفی در هر مرحلهای که است، توسط روانشناسان صورت میگیرد.
چگونه از ورود افکار منفی به ذهنمان جلوگیری کنیم؟
به طور میانگین هر انسان روزانه شش هزار فکر مختلف میکند که بیش از دو سوم آنها افکار منفی هستند. افکار منفی همواره در ذهن وجود دارد و بخشی از فرآیند تکاملی برای آمادگی در مقابل خطرات روزمره به حساب میآید. ما رویدادهای ناگوار را در ذهن خود پیشبینی میکنیم تا بتوانیم در مواجهه با آنها غافلگیر نشویم. مشکل زمانی اتفاق میافتد که این افکار منفی ذهن را کاملا تسخیر میکنند. در این صورت فعالیتهای روزمره دچار اختلال میشود و علائم افسردگی بروز مییابد. برای از بین بردن افکار منفی و جلوگیری از تسلط آنها بر ذهن خود، باید قدم به قدم پیشروی کنیم:
تمایز میان افکار و شخصیت انسان
اولین قدم، یادآوری تمایز افکار و خود حقیقی فرد است. ما لزوما افکار خود نیستیم و فکرهای انسان مجموعهای نامنظم و گسترده از چیزهای مختلف هستند که به صورت خودکار ظهور مییابند و در اغلب موارد هم فراموش میشوند. قرار نیست این افکار بازتاب شخصیت فرد باشد. این تفاوت قائلشدن کمک میکند تا قدم اول برای جدایی افکار منفی از خود را برداریم.
مواجهه صریح با افکار منفی
زمانی که افکار منفی به شما هجوم میآورند، هرچقدر تلاش کنید که از آنها دوری کنید یا فراموششان کنید، ناموفقتر خواهید شد. ذهن زمین بازی افکار منفی است و این فکرها به خوبی میدانند که چگونه باید تسلط یابند. راه صحیح، مواجهه با آنهاست. افکار منفی ترسناک نیستند، چون جایی در زندگی واقعی ندارند. آنها حقیقت ندارند و صرفا تصوری خیالی در مغز انسان هستند. بنابراین مواجهه با افکار منفی ضروری است.
تجربه افکار منفی
افکار منفی در واقع نشانههایی هستند که از احساسی فروخورده خبر میدهند؛ خشم، اندوه، تنهایی، ترس. پس از مواجهه با این افکار است که فرصت تجربه آنها را خواهید داشت تا ببینید اصلا به چه علتی در ذهن شما حضور دارند. البته این تجربه ممکن است نمودهای فیزیکی نیز بیابد و حتی احساس درد در قفسه سینه یا گرفتگی در برخی عضلات را داشته باشید. در چنین شرایطی باید با نفسهای عمیق پی در پی، ابتدا جسم خود را آرام کنید تا بعد به سراغ ذهن خود بروید.
افکار منفی، هشدارهایی برای آینده
به نحوی میتوان از افکار منفی تشکر کرد! در بسیاری از موارد این افکار هشدارهایی درباره رویدادهای ناگوار آینده هستند که اگرچه غیرضروری و نادرست به نظر میرسند، اما علت وجود آنها محافظت از شماست. این یک الگوی حفاظتی ذهن است که میخواهد تا جای ممکن از فرد در برابر خطرات احتمالی محافظت کند، اگرچه به وضعیت غیرقابلکنترل رسیده است. به همین خاطر دانستن این موضوع باعث میشود افکار منفی تا حد زیادی هیبت ترسناک خود را از دست بدهد.
افکار منفی و راهکارهایی برای از بین بردن آنها
پس از مواجهه و تسلط بر افکار منفی، حالا میتوانید به راهکارهایی برای از بین بردن آنها روی بیاورید. افکار منفی خود را بنویسید. نوشتن کمک میکند تا آنها در جایی خارج از محیط مغز شما قرار بگیرند. اگر نسبت به شخصی فکرهای منفی دارید، آن را بنویسید، تصور کنید روبروی شماست و برایش بخوانید. سپس نوشته را دور بریزید. شما افکار منفی خود را تجربه کردهاید، بدون آن که به خود یا شخصی آسیبی وارد کنید. به طور کلی هر عملی که باعث شود فکرهای منفی از مغز شما خارج شوند(بدون آسیب)، مفید خواهد بود. صحبتکردن با یک فرد امن- دوست یا روانشناس- درباره افکار منفی میتواند کمک بزرگی باشد.
سوالات متداول
این روش به فرد کمک میکند تا بتواند بر افکار خود تسلط داشته باشد و در نتیجه مانع از رشد افکار منفی شود.
افکار منفی همواره در ذهن انسان حضور دارند و بخش اعظمی از فکرهای روزانه را تشکیل میدهند. میتوان حتی وجود آنها را تا حدی ضروری دانست. مهم این است که اجازه ندهیم کاملا بر ذهن تسلط یابند.
نویسنده تیم تحریریه چراغ سبز
منبع: چراغ سبز